تحریم جنسی
—
تحریم جنسی یعنی امتتاع از رابطهی جنسی. چه از طرف زن و چه از طرف زن!
سالها فکر میکردم تحریم جنسی خط قرمز من است. با اینکه یک جای کار میلنگید نمیتوانستم این اعتیاد را کنار بگذارم. تا وقتی که خودم مورد تحریم جنسی قرار گرفتم. آن هم بعد از حدود بیست سال!
کمی عصبانی شدم! کمی بعد عصبانیتم را به تمام زنها تعمیم دادم! کمی مقاومت کردم! کمی سختی کشیدم! اما امروز آمادهام از تحریم کنندهام تشکر کنم. بدون خشم! گاهی عدو سبب خیر میشود!
تحریم جنسی باعث شد مطمئن بشوم که هیچ قراردادی دائمی نیست! آن قرارداد دائمی مسخره که اسمش ازدواج بود. جایی ته قلبم میدانستم که مسخره است. چارهای نداشتم. مجبور بودم برای فرزندم شناسنامه بگیرم.
این بار حس کردم. درک کردم. در عمل فهمیدم هیچ چیز حتی آن قرارداد مسخره مادامالعمر و دائمی نیست. حدود هفت سال مقاومت کردم. حدود بیست سال پیش در نکوهش ازدواج و بی مورد بودن آن متنی هم نوشتم. بعدها برخلاف آن نوشتهی خودم ازدواج کردم. من هم همرنگ جماعت شدم!
اما اینبار تحریم جنسی باعث شد خودم را بهتر بشناسم. باعث شد وابستگی خودم را به این لذت کوچک جسمانی ببینم و سعی در درمانش کنم. اعتیاد خودم را دیدم. در ترک آن اعتیاد به چیزهای خوبی رسیدم. برهماچاریا را پیدا کردم. به آن نرسیدم ولی آرزویش را در سر دارم.
تحریم جنسی باعث شد دیگر چشمم را به روابط باز کنم. باعث شد چشمم را از بیشتر زنان ببندم! باعث شد عمق آن را ببینم. این چرخهی پوچ جنسی را ببینم. هر چقدر میخواهید میتوانید آن را بزک کنید. شما وابستهی جنسی هستید! هیچ ازدواجی بدون رابطهی جنسی معنی ندارد. پس ازدواج یک بستهبندی ظاهری برای همان رابطهی جنسی است. نیازهای دیگری هم هست. مثلا نیازهای عاطفی، اجتماعی و حتی نیاز مالی!
ازدواج نوعی مبادله ی نیازهاست! شاید مهمترین نیاز برای مردان نیاز جنسی و مهمترین نیاز برای زنها نیاز اجتماعی و عاطفی باشد. شاید هم نیاز مالی. معامله ای برای رفع نیازهای دو طرف! اما نیازها تغییر میکند. پس معامله نمیتواند دائمی باشد.
تحریم جنسی باعث شد بفهمم این تنها دارایی خیلی از زنهاست. آنها فقط بدن هستند! اما من تنها بدنم نیستم! خود این درک برای من از هزاران سال داشتن رابطهی جنسی با ارزش تر بود.
شاید بعضی زنها بیشتر از این که انسان باشند زن هستند اما من فهمیدم بیش از اینکه مرد هستم باید آدم باشم.
من خشمگین نیستم. آگاه شدم. با مردها و زنهای زیادی حرف زدم. این معاملهی جنسی برایم روشن شد. معمولاً در ازای پرداخت مهریه باید رابطهی جنسی داشت. بدون پرداخت چیزی به زن، رابطه داشتن حرام است. باید قبل از هر نگاه و هر لمس ابتدا مدت قرارداد و مبلغ مشخص بشود.
واگرنه بازی کثیفی شروع میشود! کشمکش نیازهای جنسی! هر دو طرف میکشند! یک مسابقهی «هر کی بی نیاز تربرنده» شروع میشود! بهره کشی ها از هر دو طرف به جریان میافتد. چاپلوسی و سالوسی میشود چاشنی معامله! من عاشقتم پس سکس کنیم ها انواع و اقسام مختلف میگیرد. من عاشقتم پس پول بده ها شروع میشود! یک بازی کثیف دائمی. پس بهتر است قبل از اولین نگاه؛ مبلغ معامله و زمان رابطهی جنسی مشخص شود. چه در فرهنگ تاریخی و مذهبی ما و چه در دنیای مدرن هردو به این نتیجه رسیدیم! در مذهب با بیان مبلغ و زمان رابطهی جنسی و در دنیای مدرن با امضای پریناب! یعنی امضای قرارداد مالی قبل از هر رابطهی جنسی! هر دو یکی است. هر دو بعد از سردردهای فراوان تنها راه حل باقیمانده است! مدت قرارداد باید محدود باشد. هیچ چیز مادامالعمر نیست.
خوب نگاه کنید. ازدواج شما یک راه حل و یک بستهی بَزک شده برای قانونی کردن همان رابطهی جنسی است. آیا زوجی را دیدهاید که ازدواج کنند برای کامل شدن بدون هیچ نوع رابطهی جنسی؟ پس بیاییم با خودمان صادق باشیم. تشکر میکنم از کسی که من را تحریم جنسی کرد! مسیر زندگی ام را سریعتر کرد. تصمیمهایم را روشنتر. حالا بهتر میدانم چطور معامله کنم. بدون گول زدن. بدون تقلب. بدون چاپلوسی. واضح. صریح و شفاف. مثل همین شرح حال!
Comments