تعریف زندگی چیست؟
***
چند روز پیش دوستی در پارک از من پرسید تعریف زندگی چیست؟
What’s the definition of life!
اون روز خندیدم و گفتم نمیتوانی زندگی را تعریف کنی و رفتم سراغ دخترم چون نیاز به توجه داشت. حالا بعد از چند روز شاید بشود که جوابی بدهم! تعریف که نه! تعریف با کلمات نمیشود! اما این هم تلاشی است برای نوشتن نانوشتنی!
زندگی نانوشتنی است. نا فهمیدنی! یعنی ذهن نمیتواند آن را بشناسد. ذهن من! ذهن تو. حتی همین کلمات فقط قسمت خیلی کوچکی از زندگی است. برای فهمیدن یا بهتر است بگوییم درک زندگی باید ذهن را خاموش کنی. خاموش که نمیشود. باید ذهن را مشاهده کنی! بعد احساسات را مشاهده کنی.
بعد آنچه درون بدنت اتفاق میافتد را مشاهده کنی.
خوردن را مشاهده کنی.
دفع را مشاهده کنی!
درد را مشاهده کنی.
لذت را مشاهده کنی!
بدون دخالت ذهن!
برای اکثر آدمها غیرممکن است!
حتی وقتی این ها را میخوانی ذهن ات مدام دخالت میکند! مثلاً نویسنده را تحلیل میکنی! یا به سرعت میخواهی رد شوی تا با ذهن نتیجهگیری کنی!
ذهن عجول است! قضاوت گر است! دنبال نتیجه و معنی است. دنبال آینده است. با ذهن هرگز تعریف زندگی را نخواهی دانست!
زندگی خیلی فراتر از ذهن و افکار من و توست.
خیلی فراتر از احساسات من و توست!
زندگی نام دیگر خداوند است!
لحظه نزدیک ترین راه است به زندگی! به خدا!
بعد موسیقی!
بعد نفَس ها!
نفس های تو بدون دخالت ذهن یعنی زندگی!
تپیدن قلب تو بدون دخالت ذهن یعنی زندگی!
این کلمات نمیتواند زندگی را تعریف کند!
اینها یک سری اَشکال هستند!
معنی درون تو مجدداً ساخته میشود!
فرآیند ساخت آن معنی در درون تو یعنی زندگی!
و فرآیند ساخت این معانی درون من!
زندگی در لحظه جریان دارد.
در سکوت!
در شکوه!
در یک برگ! یک مورچه! حتی در سنگ!
در ابر! در هوا! همه جا! حتی در خلأ!
برای تعریف زندگی از کسی کمک نگیر!
تو خودت زندگی هستی!
آن تعاریف مسخرهای که در مدرسه و جامعه یادمان دادند اینجا کار نمیکند!
حتی لازم نیست اینها را بخوانی!
فقط مشاهده کن!
ببین درون تو چه خبر است!
Comments