توجه تنها دارایی تو!
***
مدتی که زنده هستی یک زمانی است روی این زمین. یک زمان محدود. جبر باشد یا اختیار نمیدانم. اما یک چیزی قطعاً اختیار است و آن توجه است.
توجه چشم ناظری است که دست توست. چشم ناظری که میتواند هر کجا که تو بخواهی برود. مثلا به یک درخت برود. یا بازی کودکان. یا این نوشته. یا خلق دانه دانهی این کلمات. توجه میتواند به درون برود. یا به بیرون. به بدن خودت. یا به نوت های موسیقی. به کار یا آینده. به گذشته یا خاطره. به احساسات متغیر و افکار پراکنده.
این نیرو و انرژیِ آگاهی که اسمش را میگذاریم توجه میتواند معانی خلق کند. کلمه خلق کند. آگاهی تنها چیز قطعی زندگی است. حتی قطعی تر از مرگ!
مرگ را هم میشود تشکیک کرد. شاید مرگی در کار نباشد! شاید کل ماجرا یک شوخی جهانی باشد! حال باید دید. اما توجه را نمیشود تشکیک کرد. توجه و توجه و توجه تا بینهایت. توجه به توجه به توجه تا بینهایت.
آنچه داری یک سکان است برای توجه ات. این سکان را میتوانی به هر طرفی بچرخانی. میتوانی به هزاران جهت ببری. همان اختیاری که به تو داده شده. گنج ارزشمند زندگی.
مثلا میتوانی به یک گل نگاه کنی یا به یک انسان! یک نگاه عاشقانه. یا به خودت. یا به افکارت. یا احساساتت.
آن آگاهی کل قسمتی از توجه اش را به تو هدیه داده.
در حس های بدن هست. در تک تک لحظهها.
کمی درنگ کن و با توجه بازی کن. توجه بزرگترین سرمایهی توست.
آنچه داری در زمین.
اختیار و آزادی توجه.
تمام دارایی ات!
میتوانی به زندگی توجه کنی.
یا به مرگ.
یا به موسیقی!
یا سکوت محض!
فقط توجه خالص!
مثل خدا!
Comments