روزهای جهنمی نتیجه ی ایدئولوژی جهنمی
حدود ۸۰ میلیون ایرانی و جهان هفته ی تلخی رو گذروندند. هر وقتی دخترم را بغل میکنم به یاد پدران داغدار و انسانهای دربند می افتم. می توانم ساکت مانده و به زندگی خودم در کانادا ادامه دهم. میتوانم این سطور را بنویسم شاید در این آشفته بازار موج کوچکی ایجاد کنم.
من دوستان مذهبی زیادی داشتم و دارم و به تئوریسین های سیستم سیاسی ایران که برگرفته از مذهب هستند به دقت گوش میدهم.عامل بیشتر این بدبختی ها رو عدم تجربه ی رنسانس در خاور میانه میدانم. حدود ۴۰۰ سال پیش در اروپا مسیحیت قدرت زیاد و فساد زیادی داشت و از دل اون ظلمات بیداری رویید و نتیجه ی آن محترم دانستن انسان و تاکید بر داشتن زندگی خوب در دنیا بود.
اما هنوز نیروهایی با تکیه بر تئوکراسی سعی در اداره ی امور و تحمیل ایده ی خود به دیگران با زور یا به قول معروف به بهشت بردن زوری انسانها دارند و باز متاسفانه نوک این پیکان در ایران است. این گروه حقوق بشر را که نتیجه ی هزاران سال تجربه بشری است را به سخره گرفته و دموکراسی را قبول ندارند. این گروه چون ایدئولوژی خود را در حال زوال می بینند مدام خود را در حال جنگ با دنیا می بینند و در ذهن دنبال منجی نهایی اند که با جنگی بزرگ دنیای ایده آلشان را بسازد.
در مقابل نقص های سیستم سرمایه داری در امریکا باعث روی کار آمدن سرمایه داران فاسد به عنوان طبقه حاکم شده است.
این دو گروه برای رسیدن به اهداف خود و نیاز به داشتن دشمن برای کسب هویت و متاسفانه صنایع نظامی برای کسب سود فروش تسلیحات مدام جنگ و دشمنی را تبلیغ می کنند و چنان وانمود می کنند که جنگ امری طبیعی است.
در حالی که جنگ می تواند جنگ پیشرفت و جنگ بهتر شدن باشد همانطور که در حوزه ی اقتصادی جنگ جنگ بهتر شدن است.
هر سخنرانی که در در مدح جنگ یا تسلیحات حرف میزند در ریخته شدن خونهای بی گناه شریک است. و ما که در مقابل آن ها سکوت میکنیم به صورت غیر مستقیم در این جرم شریکیم. چرا که چو می بینی که نا بینا و چاه است اگر خاموش بنشینی گناه است.
شاید فکر کنیم که در کشوری صلح آمیز زندگی می کنیم و نیازی به عکس العمل نداریم در حالی که امروزه بنی آدم واقعا اعضای یک پیکرند.
اگر کشورها دارای روابط اقتصادی گسترده باشند و در رقابت برای زندگی بهتر بجنگند چه نیازی به موشکها و بمب ها و تسلیحات خواهد بود؟ هنوز وجود دشمن مریخی ثابت نشده است پس کل زمین میتواند مثل یک خانواده یا یک کشور با هم همکاری کنند برای زندگی بهتر.
پس هر کجا که هستیم! چه ایران و چه امریکا در برابر گفتمان جنگ بایستیم؛ برای کودکانمان تفنگ اسباب بازی نخریم؛ به سازمان های ترویج صلح کمک کنیم و برای ارتش ها پروژه ای انجام ندهیم. البته تا رسیدن به آن نقطه ایده آل هنوز راه هست ولی جهت همین است.
اگر با این نظر و راهکارهای ارائه شده موافقید لطفا در ترویج و شییر کردن آن در فضای فکری اینترنت سهیم باشید.
ر.ش زمستان ۱۳۹۸
Comments