شِرک چیست؟
***
در تعریف دینی شرک یعنی شریک دانستن چیزی یا کسی با خدا! مثلاً میشنیدیم مشرکین مکه فلان و بهمان! از کودکی با خودم میگفتم یعنی چه؟ یعنی چه شریک دانستن کسی با خدا!
حالا بعد از گذشتن چندین سال شاید بتوانیم با هم این معنی را درک کنیم! البته به کمک درک کنندهی کل جهان!
قبل از اینکه ادامه بدهیم این لینک تعریفی از لحظه میدهد
و تعریفی از آزادی در این لینک
در ادامهی نوشته دوست دارم به جای کلمهی خدا؛ از کلمهی لحظه استفاده کنم. یا شاید گاهی کلمهی آزادی! کلمهی خدا به خاطر سوءاستفاده زیاد در طول هزاران سال شاید تکرار کج فهمی های گذشته را تقویت کند.
پس چون نام دیگر خداوند را لحظه گذاشتیم میتوانیم بگوییم شریک دانستن هرچیزی در لحظه یعنی شرک!
پس اگر گذشته را در لحظه شریک بدانی مشرک میشوی!
اگر هم آینده را در لحظه شریک بدانی مشرک میشوی!
واقعیت این است که گذشته و آینده در لحظه تاثیری ندارند ولی ذهن متوهم بشر گاهی توهم خودش را باور میکند و این یعنی شرک!
باورکردن خواب یعنی شرک! وقتی داری خواب میبینی خیلی واقعی و باور پذیر به نظر میرسد! تا وقت بیدار شدن! پس شرک هم نوعی خواب است! نوعی ناآگاهی از واقعیت!
متاسفانه بیشتر عمرما در خواب طی میشود! منظورم بیشتر زمان بیداریمان است. در بیداریمان آنقدر میخوابیم تا با تلنگر مرگ بلکه از خواب بیدار شویم!
شرک یعنی خواب! یعنی توهم!
شریک دانستن آینده در لحظه یعنی شِرک!
اگر فکر کنی با فلان اتفاقی که در آینده میافتد شاد و راضی خواهی شد این یعنی شرک!
اگر فکر کنی دیگری تاثیری بر لحظهی تو دارد این یعنی شرک!
اگر فکر کنی قربانی گذشته هستی؛ این یعنی شرک!
اگر فکر کنی چیزی غیر از ارادهی تو در شکل دادن به لحظه نقش دارد یعنی شرک!
اگر فکر کنی خود توهمی ات که با ذهن ساختی کاره ای است یعنی شرک!
اگر فکر کنی هر نفسی که میکشی با ارادهی خودت است یعنی شرک!
اگر فکر کنی چیزی غیر از لحظه یا غیر از خدا یا غیر از آزادی هست یعنی شرک!
Yorumlar