فرود آرام
—
کمربندها رو ببندید. برای یک فرود آرام آماده میشویم! حتما این جمله رو تا حالا شنیدید. هر هواپیمایی که بلند میشه بالاخره یه روز سوختش تموم میشه و باید بشینه. چه بهتر که فرودی آرام رو انجام بده. هیچکس نمیخواد توی کوه سقوط کنه! یا دریا! یا هر روش دیگه! وقتی درحال پرواز هستی فرود آرام هدف بعدیه.
با هیجان و دلهره ی زیاد ما هم کم کم از زمین بلند میشیم. اول توی شکم مادر. بعد در بیرون. کم کم اوج میگیریم. از سوخت زمین استفاده میکنیم. بالا میریم. اول جسممون. کم کم بالاتر و قابل تر میشه. بعد در اوج های دیگر. ذهن و پرورش میدهیم. اطلاعات و دانش جمع میکنیم. از قله های کار، پول، روابط اجتماعی و غیره بالا میرویم! رو به بالا. در اوج. اونقدر میریم بالا که زمین یادمون میره. بالای ابرهای غرور. بالاتر از ابرهای هویت. فکر میکنیم که جای ما توی آسمونه! زمین خیلی کوچیک به نظر میرسه! محو تماشای آسمانیم! در پرواز غرق میشیم. زمینی که از اون بلند شدیم دیگه کامل یادمون رفته. هنوز مقداری سوخت هست! مقداری اکسیژن! چند نفس. بعضی ها اما حواسشون به باک سوخت هست! مدام چک اش میکنند. چقدر سوخت مانده؟! نصف باک؟ بعضی ها کمی از زیبایی دیدن ابرها میزنن برای دیدن درجهی باک! اونها هنوز یادشونه روزی که روی زمین بودند. پرواز موقتی است. هر لحظه کوهی شاید از میان ابرها پیدا بشه! حتی اگر کوهی نباشه باید دنبال یه خشکی بگردی. دنبال جایی برای فرود آمدن. فرودی آرام! بعضی ها حسابی مشروب خوردن! سپردن به دست خلبان خودکار! اما بعضی ها هنوز محو تماشای ابرها نشدند! یه گوشهی چشمی به باک سوخت دارند! دنبال یه فرودگاه هستند برای فرودی آرام! یه زمین صاف. بدون مانع. بدون خطر. خطر سقوط!
بعضی ها میگن ول کن بابا یه چیزی میشه! خودت رو نگران باک سوخت نکن! بالاخره همه فرود میان! چه توی کوه! چه توی دریا! چه در زمین! درست هم میگن. اما یه فرود آرام دلنشین تره. قشنگ تره.
از ابرهای متکثر گذشتیم. تکثر ها! تکاثرها. چند گانگی ها. آنقدر مشغول شمارش ابرهای متکثر شدیم که فرود آرام یادمون رفت! در حال شمردن ابرها شاید کوهی جلوی ما ظاهر بشه! از لابلای همون ابرها! ابرهایی که بهش دل بسته بودیم! همونها جلوی دید ما رو گرفتند! بعضی ها مستقیم میخورند به کوه! بعضی ها باک سوختشون تموم میشه و هنوز اون بالا هستند! آژیر سوخت در حال نواختنه. اما صدای هوای اطراف شنیدنش رو سخت کرده. یک نویز دائمی! هواهای مختلف. آرزوها. خواسته ها! نخواسته ها!
اگر کسی خودش رو برای یک فرود آرام آماده کنه احمق به نظر میرسه! همه میگن از دیدن ابرها! پیروی از هواها! زیباییهای آسمان چرا لذت نمیبری!
میگه باک سوخت و ببین! آسمانی در کار نیست! همش هواست! همش لایه ای از ابره! نمیشه روی ابرها فرود اومد! ابرها جلوی دید و میگیرن! ابرهای هویت مجازی! هواهای خواسته ها!
اما یکی هم هست که ار همون اول پرواز به فکر فروده. پروازی آرام با چشمی باز و بعد فرودی آرام با چشمی بسته!
اون خلبان مسوولیت فرود رو خودش به عهده میگیره. او سعی داره خودش رو به فرودی آرام نزدیک کنه.
قید ابرها رو میزنه. ابرِ پول. ابرِ رابطه. ابرِ خانواده. ابرِ شخصیت های اجتماعی. ابر های مختلف! ابرهای رنگارنگ! ابرهای متکثر. ابرهای گاهاً زیبا و فریبنده!
اون خلبان مدام حواسش رو برمیگردونه به باک بنزین. به وزن هواپیما! نمیخواد خیلی موقع فرود سنگین باشه! ممکنه هر لحظه زمین بخوره. دیگران میگن بیخود نگرانه! شاید افسرده است! گاهی دیگران از دستش عصبانی میشوند. گاهی سرزنشش میکنن! انواع و اقسام برچسبها!
اون خلبان فقط دنبال یک زمینه و آماده شدن برای فرودی آرام! خیلی آرام!
وقتی خیلی آرام فرود بیای شاید توی پرواز موندی! وقتی کامل کامل فرود اومدی شاید اصلا برخورد رو متوجه نشی! شاید اصلا توی پرواز موندی! وقتی اونقدر آروم فرود بیای. وقتی اونقدر سبک بشی! وقتی بی وزن بشی! بدون حتی یک گرم! تقریباً بدون بدن! اون وقته که شاید توی پرواز بمونی! البته بدنهی هواپیما جاش روی زمینه! این فقط آرزوی یک خلبان احمقه! خلبانی که میخواد بدنهی هواپیما رو آروم بنشونه! شاید پروازی دیگر!
コメント