نظم و دیسیپلین
***
دوستی میگفت به دیسیپلین نیاز داری! بدون اینکه درخواست مشاوره کرده باشم! معمولاً آدمها کمبودهای خودشان را به دیگران توصیه میکنند!
اما من حدود بیست و چهار ساعتی هست که روی این سوال ماندم.
آیا ما به دیسیپلین نیاز داریم؟
و مثل همیشه جواب هم درون من بود و هم اکهارت به زیبایی پاسخ داد.
داستانهای مربوط به سخت تلاش کردن و نظم داشتن و سخت کار کردن و موفقیت و غیره همه زیرمجموعهای از بحث
منیفستیشن یا تجلی و خلق است که قبلاً نوشته شده!
اکهارت در این سخنرانی از انرژیای صحبت میکند که در اعماق باعث تمام تغییرات میشود.
البته از انتخابی صحبت میکند مبنی بر آگاهی و حضور در لحظه!
هر لحظه من این انتخاب را دارم که حضور داشته باشم. این انضباطِ لحظه، تنها چیزی است که نیاز دارم.
آگاه ماندن، بزرگترین نظمِ ممکن است.
نظمی که از درون به بیرون تراوش میکند.
این نظم، نظمی نیست که به زور و با تلاش بدست آمده باشد!
این نظم، یک نظم درونی است. نظمی که گیاه دارد هنگام رشد. قانون گیاه! همانطوری که سهراب از آن سرود!
خواستنِ نفسانی و بعد تلاش بیهوده برای رسیدنِ نفسانی، شاید در ظاهر خوب به نظر برسد یا توسط اکثریت تشویق بشود اما تو را به جایی نمیرساند!
با این، به خانه به مبدأ و به آرامش نخواهی رسید!
هوشیاری از لحظه، تنها چیزی است که نیاز داریم. نه تلاش و نظم بیرونی! و این هوشیاری، نوعی آگاهیِ آرام است. این هوشیاری با اراده فرق دارد.
هوشیاریِ لحظه با لبخند و راحتی همراه است نه با اخم و خشم!
تنش ندارد! ریلکس است! مثل بودای خندان!
یادت باشد؛
خلق از حضور ایجاد میشود!
و تجلی از سکوت!
Comments