top of page
rshahrad4

هیچ مگو

هیچ مگو

***

مدتهاست میخواستم بنویسم و بگویم. قصد داشتم پا به این دنیای بزرگ اینترنت بگذارم و دیداری با دوستان الکترونیکی خوم تازه کنم. 

راههای زیادی هست. نوشتن و گفتن و دیدن (‌نوشته و صدا و ویديو) اما هر صدا و ویدیویی اول باید نوشته شود. پس می نویسم اگر فرصتی دست داد می گویم و شاید ویدیویی هم ضبط کردم. خوبی نوشته این است که خواننده آن را باسرعت خودش و با نجوای خودش میخواند. 

اما چه میخواهم بگویم. حرفهای خودمانی شوخی و جدی. از تکنولوژی تا سیاست و اخبار و حس های روزمره. از زبان و فرهنگ فارسی تا جنگ دايمی برای بهبود زندگی خودم و اظهار نظر در مورد حق و عدالت در دنیا. از حقوق بشر و فلسفه و دموکراسی تا اگزیستانسیال زیستن و املاک و مهندسی. از تجربه فرزند دار شدن تا مهاجرت و زندگی در کانادا.

در این فکرها بودم که رسیدم به محضر مولانا که گفت:

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو … پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو

سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو … ور از این بی خبری رنج مبر هیچ مگو

دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت … آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو

گفتم ای عشق من از چیز دگر می ترسم … گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو

قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد … در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو

گفتم ای دل چه مه ست این دل اشارت میکرد … که نه اندازه ی توست این؛ بگذر هیچ مگو

گفتم این روی فرشته ست عجب یا بشراست … گفت این غیر فرشته ست و بشر هیچ مگو

گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد … گفت می باش چنین زیر و زبر هیچ مگو

ای نشسته تو در این خانه ی پر نقش و خیال … خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو

گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست … گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو

من در محضر قمر مولانا و سخن او چه توانم گویم؛ هیچ

هر چه گویم اندر آن من که از بی خبری؛ خیری هیچ

در حضور عشق زدن نعره و افکار دریدن؛ سودی هیچ

غیر عشق هر چه بگویم؛ خیری هیچ

در سخن خیری نیست در سکوتم شاید 

من همین به که زیر و زبر مانم 

ورنه در حرف و حدیثم خیری هیچ

0 views0 comments

Recent Posts

See All

معجزۀ روشن بینی

مراقبۀ امروز-معجزۀ روشن بینی *** گاهی وقتها تنها راه مراقبه برایم نوشتن است. می‌خواستم به صورت ویدیو بگویم ولی ذهنم آنقدر آرام نیست که در...

بیزینسِ امروز

بیزینسِ امروز *** امروز می‌خواهم در مبحث کار و بیزینس بنویسم. کار و بیزینس خودم و بقیه. نقطهء شروع این جریان با گذاشتن پستی در لینکدین...

مسئولیت اصلی

مسئولیت اصلی *** به مرور که خودم و اطرافیانم را مشاهده میکنم کد هایی برایم باز میشود. یکی از آن کد هایی که طبق مشاهدات من تقریبا اکثر...

Comments


bottom of page