کدام فعالیت اقتصادی
***
چند روز پیش نوشتهای نوشتم در مورد فعالیت اقتصادی.
در آنجا شرط و شروطی برای فعالیت اقتصادی گذاشته بودم. این نوشته در ادامهی آن مطلب است. ادامهی فعالیت اقتصادی!
ممکن است با خواندن آن نوشته فکر کنید شرط و شروط های زیاد و بایدو نباید های زیادی برای نوع فعالیت اقتصادی دارم. چیزی شبیه به مذهب! یا قوانین دست و پاگیر یا وسواس اضافی!
اینجا خواستم تصریح کنم که موارد ذکر شده در لینک بالا بیشتر مربوط به حالات درونی است. شاید ظاهر و نمود بیرونی فعالیت اقتصادی خیلی تفاوتی با متوسط جامعه نداشته باشد. حال با این فرض که به حالت درونی خودمان آگاه هستیم و شرایط نوشته شده در نوشتار بالا را رعایت میکنیم کمی وارد جزییات بیشتر میشوم.
هدف اصلی هر فعالیت اقتصادی بهبود شرایط زندگی است. و در بعدی بزرگتر بهبود زندگی در زمین. این هدف و این نیت بین تمام بیزینس ها مشترک است. هدف بیزینس باید کلکتیو و اینکلوسیو collective and inclusive باشد یعنی شامل شونده. یعنی بهبود شرایط تمام موجودات را در نظر بگیرد. یعنی نه فقط خودم و فقط خانوادهام یا کشورم بلکه تمام انسانها! نه تنها تمام انسانها بلکه تمام موجودات!
اگر این دید کل نگر وجود داشته باشد دیگر کسی یا سازمانی فعالیتی در راستای تخریب زمین و محیط زیست نمیکند. دیگر کارخانهای طبیعت را آلوده نمیکند. دیگر کسی به حیوانات ظلم نمیکند! دیکر کسی به کارگر ظلم نمیکند! دیگر کسی سر کسی کلاه نمیگذارد! دیگر کسی دزدی نمیکند!
اینجا میرسیم به بحث مسوولیت اجتماعی که دوباره مربوط میشود به دنیای فردی ما.
به طور خلاصه اگر کسی از درون به مبدأ حیات متصل باشد به طور اتوماتیک کل نگر میشود! اگر کسی آگاه و با حضور باشد کل مسأله حل میشود!
خیلی خلاصه و ساده! اگر کسی مسولیت وضعیت درونی خودش را به طور کامل بر عهده بگیرد آن وقت است که میتواند مسوولیت اجتماعی و کل نگر را هم برعهده بگیرد. چنین شخصی حتی اگر سادهترین کار را انجام بدهد مثل رانندگی یا جارو زدن خیابان یا سخنرانی یا نوشتن یا تمیز کاری یا کشاورزی و غیره در حال انجام فعالیتی کل نگر خواهد بود.
او متصل به درون است و در حال بهبود زندگی خودش و دیگران. این فعالیت اقتصادی که از چنین شخصی سر میزند باعث بهبود زندگی خود شخص و تمام موجودات زمین میشود.
شاید چنین فعالیت اقتصادی است که در فرهنگ اسلامی به جهاد در راه خدا تشبیه شده است!
با این توصیفات هر کاری میتواند فعالیت اقتصادی کل نگر باشد. مهم تر از شکل کار؛ وضعیت درونی ماست.
با این تعاریف؛ همین نوشتن میتواند فعالیت اقتصادی باشد. اگرچه من نویسنده پولی در ازای نوشتن اینها در نمیآورم ولی اگر در زمان نوشتن این نوشته کمی متصل به درون باشم این کلمات و این کار کمی به بهبود وضعیت آگاهی و بهبود وضعیت کل انسانها کمک میکند!
همانطوری که این نوشتن ها به بهبود و مرتب ساختن ذهن من کمک میکند شاید در شخص دیگری هم چنین کاری بکند!
مثلاً یک راننده تاکسی ای که وضعیت درونی خوبی دارد خواه ناخواه انرژی حیاتی را در شهر گسترش میدهد! حتی بدون اینکه خودش بخواهد یا حتی بداند! گاهی فقط با یکلبخند!
هر فعالیتی که ایگومحور نباشد یعنی کل نگر باشد شامل چنین حالتی است.
هر بیزینسی که افراد دخیل در آن وضعیت روحی کل نگر داشته باشند هم شامل این خیر و برکت میشود.
شخصی که در وضعیت کل نگر یا آگاهانه فعالیت اقتصادی میکند از ایگوی کوچک خودش عبور کرده و هرکاری انجام میدهد در واقع خدمت محسوب میشود. اینجاست که فعالیت اقتصادی او نوعی تمرین معنوی است! تمرین معنوی ای که منجر به رشد خود او و دیگران میشود. منجر به خلاقیت میشود.
در انتخاب نوع کار هم چنین شخصی خیلی سختگیر نیست! هر کاری که در آن زمان و مکان لازم باشد انجام میدهد.
چیزی که واضح است در دنیای شلوغ امروز؛ اکثریت مردم از روی ناچاری یا ترس از ناداری، فعالیت اقتصادی شان را انجام میدهند یا برای بزرگ کردن توهمات نفسانی یا ایگوی خودشان فعالیت میکنند. در چنین حالتی از آگاهی تخریب زمین و خاک و محیط زیست حتماً اتفاق میافتد! چنین حالتی حتی شاید منجر به نابودی کل چرخهی حیات انسان و انقراض جمعی بشود کما اینکه آثار آن در گرمایش زمین و انقراض خاک در حال رخ دادن است.
شاید فکر کنید با این تفاسیر، کل سیستم اقتصادی و تکنولوژی را زیر سوال میبرم! اصلاً اینطور نیست. این سیستم و تکنولوژی باعث رفاه مادی میلیاردها انسان شده. همین سیستم باعث شده ما بتوانم این قلم شیشهای را دستان بگیریم و با هم ارتباط برقرار کنیم. اما این ماشین اقتصادی شمشیری دولبه است. بسته به نوع آگاهی ما انسانها میتواند باعث بهبودی یا نابودی بشود. مثال چاقو و انرژی اتمی را به یاد بیاورید! استفادهی درست از ابزار تکنولوژی میتواند منجر به بهبود و استفاده غلط منجر به نابودی شود. چاقو و انرژی اتم اگر درست استفاده شود و دست انسانهای آگاه بیافتد نعمت است و اگر دست آدمهای ناآگاه بیافتد نغمت و فاجعه!
پس در هر کاری از جمله هر فعالیت اقتصادی وضعیت آگاهی ما انسانها شرط اصلی و اساسی است.
این نوشتن ها تلاشی است برای روشن ساختن فضای ذهنی خودم و شاید دیگران!
شاید نوعی فعالیت اقتصادی!
اگر فقط ذرهای به بهبود آگاهی کمک کند که حداقل در مورد خود من میکند من به هدفم رسیدهام.
فعالیت های اقتصادی ادامه خواهد داشت!
Comentarios