گفتگوی برابر برای صلح جهانی
ما در جهانی زندگی می کنیم که بیش از پیش نیاز به صلح داریم. میخواهیم واقعیت تاریخی جنگ را برای مدتی کنار بگذاریم و برای رسیدن به دنیایی که فقط صلح است تلاش کنیم. تصور دنیای صلح آمیز و عاری از جنگ و تمرین آن کاری است که ما میخواهیم انجام بدهیم.
جایگزین جنگ گفتگو است.
اگر بخواهیم مطلب را کمی ساده کنیم مراحل مختلف یک رابطه از بد به خوب به ترتیب زیر می باشد:
بی تفاوتی
حذف (جنگ)
استهزا
گفتگو(صلح)
عشق
باید طیف بین جنگ و صلح را به طیف بین حذف و گفتگو تعبیر کنیم.
ما در برابر همدیگر دو راه داریم:
یا همدیگر را حذف کنیم (که حذف فیزیکی و ترور شخصیتی یا حتی نادیده گرفتن هم نوعی حذف است)
یا اینکه میتوانیم با یکدیگر گفتگو کنیم. (در بدترین حالت این گفتگو ها سالها طول می کشد ولی باز هم از حذف وجنگ بهتر است)
میخواهیم در این جلسه یک بار تمرین کنیم که خود را در برابر وقت هم برابر بدانیم.
من میدانم تو هم میدانی !
من فکر می کنم که آنچه میدانم درست است
و تونیز فکر می کنی آنچه میدانی درست است
آنچه مهم است این است که
ما برای اظهار دانسته های خودمان با هم برابریم.
پس کاری که انجام میدهیم به طور خلاصه این است : “گفتگو به جای حذف”
برابر دانستن خودمان تنها ارزش مشترک جمع ماست.
اکثر مشکلات آدمها از این است که یا دیگران را پایینتر از خود میدانند یا بالاتر.
ریشه ی اکثر مذاهب و جنگ ها برتر دانستن خود است. (پافشاری زیاد بر روی مذهب خود یعنی برتر دانستن جهان بینی خود از دیگران و والاتر دانستن شناخت خدایی که خود درک کرده ایم از شناخت و درک دیگران) حتی پیامبرها هم که خود را نماینده خدا میدانستند به نظر جمع انسانها توجه میکردند.
ما نسبت به حقوق انسانیمان با هم برابریم.
تنها راه رسیدن به صلح گفتگو است.
زندگی کوتاه است.
زندگی بایدبرای معنی باشد.
به مرگ فکر کردن زندگی را ساده و واضح می کند.
ما وقت زیادی برای تغییر دادن و برای گذاشتن اثر خود در دنیا نداریم.
به عنوان چند نمونه من در کشوری زندگی کردم که گاهی حکومتش آنقدر از مردم کوچه و بازار دور شد که پیام آنها را دیر فهمید و حذف شد. من در کشوری زندگی کردم که مذهبیونش آنقدر از متفکرینش دور شدند که یکدیگر را کافر و احمق نامیدند و سعی در حذف یکدیگر دارند.
ایجاد فضای گفتگوی برابر بزرگترین کار ما در این دنیا است. از بین بردن فضای رعب و وحشت و ایجاد فضای برابر در گفتگو بالاترین خدمت به آدمهاست.
پس به صورت عملی:
در جلسات گفتگوی آزاد برابرقوانین سه گانه ی زیر را رعایت می کنیم:
۱- برای رعایت حقوق دیگران در زمان ۱ الی ۲ دقیقه منظورمان را به طور خلاصه بیان می کنیم.
۲- برای بیان گفته های خودمان نوبت را رعایت می کنیم.
۳- مزاحم گوش دادن دیگران به صحبتها نمیشویم.
( مثلا اگر کسی دیر آمد برای خوشامد گویی و سلام کردن تمرکز دیگران در جلسه را به هم نمیزنیم)
قوانین بالا لازمه ی جلسه است یعنی حضور در جلسه به معنی پذیرفتن این ۳ قانون می باشد.
محدود کردن زمان به علت این است که دیگران برای گوش دادن تمرکز لازم را داشته باشند و در صورت عدم رعایت زمان بعد از ۳ دقیقه مسوول زمان میتواند صحبت را قطع کند و نوبت را به نفر بعدی بدهد.
در واقع در این جلسات تمرین می کنیم که به حقوق و وقت دیگران احترام بگذاریم و خود را در بیان عقاید و نظرات با دیگران مساوی بدانیم.
گوش دادن به صحبتهای دیگران هم یکی از تمرینهای عالی تر این جلسات است.
برای برگزاری
یک مسوول زمان و
یک مسوول نوبت و
یک هماهنگ کننده و جمع بندی کننده و نتیجه گیری کننده ی بی طرف
برای نتیجه گیری انتخاب می شوند.
تقریبا قانون دیگری وجود ندارد حتی موضوع جلسه و صحبت با فرآیند دموکراتیک تعیین می شود یعنی شما هم می توانید موضوع مورد علاقه خود را پیشنهاد بدهید
(ایده جلسات برگرفته از سایت http://www.toastmasters.org/)
Comments