جایی برای رفتن
- rshahrad4
- Aug 15, 2021
- 1 min read
جایی برای رفتن
جایی برای رفتن وجود ندارد
شاید به آینده بروی
یا به گذشته
شاید غرق دریای افکارت شوی
شاید بروی سفر
یا به سادگی بروی بیرون
بروی پارک
بروی جنگل
بروی به طبیعت
شاید بروی مهمانی
شاید غرق کاری شوی
شاید بخواهی بروی دنیایی دیگر
دنیای بعد از زندگی
شاید بخواهی بروی به دنیای خواب
یا دنیای نا آگاهی ات
یا دنیای سُکر و خَمر
شاید به دنیای سکس بروی و در جذابیت هایش غرق شوی
شاید به کوه بزنی
یا قله هایی را فتح کنی
شاید غرق صحبت دوستی بشوی
یا غرق نگاه کودکی
اما هیچکدام خانه ی تو نیست!
خانه ی تو خودت هستی
بالاخره روزی به آن خانه خواهی رفت
راه خانه پر است از بیراهه ها
ولی به خانه که برِسی دیگر یافته ای
گمشده ات را یافته ای
آرامش ات را یافته ای
خانه ی تو مکان آرامش است
همانجا که سهراب گفت
نرم و آهسته باید بروی
درآن خانه همه چیز روشن است
درونت رو میبینی
خانه ی درونت را که تمیز کنی
کمکم همه چیز تمیز می شود
به خانه که رسیدی دیگر نمی دوی
به خانه که رسیدی قرارت را یافته ای
شاید چیزهایی تو را از خانه ات دور کنند
ولی تو راه را یک بار رفته ای
دیگر مست شده ای
دیگر جَلد شده ای
آنجا خانه ی تنهایی توست
خانه ی قلبت روحت و ذهنت
خانه ی جسمت
خانه ی ابدی ات
مدتی شاید از خانه دور شوی
ولی زود دلت هوایش را می کند
جایی برای رفتن وجود ندارد
یادت باشد
راه خانه ات یادت باشد …
موسیقی پیشنهادی :
Comments