top of page
rshahrad4

داستان من و اکهارت

 داستان من و اکهارت

***

ساعت سه صبح بهترین کاری که می‌توانم انجام بدهم نوشتن این داستان است. البته می‌دانیم این ها تماما داستان های ذهن است! این را هم از اکهارت آموخته‌ام. 

اما داستان آشنایی من با اکهارت برمیگردد به حدود ١٠ سال پیش. دوستی را در تهران دیدم و بعداً آن دوست کتابی از اکهارت برایم فرستاد و چیزی در اهمیت آن گفت! آن زمان نمی‌دانستم و گذشت! 

حدود شاید یک سالی از مهاجرتم به ونکوور گذشته بود که افسردگی و بحران هویت دامن‌گیر من شد! نمی‌دانستم چه کاره هستم! در این فضای جدید هیچی نبودم! یک خلأ بزرگ! در آتش اضطراب میسوختم که شروع کردم به خواندن کتاب قدرت حال! این کتاب همچون آبی بر آتش بود! تقریباً من را نجات داد! کتاب زمین جدید را هم خواندم ولی کامل نفهمیدم! 

اکهارت در ٩ سال گذشته همراه من بود. ویدیوهای هفتگی اش را می‌بینم. مدیتیشن های عجیب اش را!

همین الان هم در پس زمینه دارم به حرفهایشان گوش می‌دهم! 

کتاب زمین جدیدش را شاید یک سال پیش خریدم و تا الان شاید پنجاه بار گوش داده باشم. 

نمی‌دانم این آدم چه نیرویی دارد! حرف زدن هایش به من آرامش می‌دهد!

از نظر ذهنِ من؛ او یکی از بزرگترین فیلسوفان و عارفان زنده‌ی دنیاست! 

حرفهایش به شدت ساده و عمیق هستند! 

گاهی من هم درگیر ظاهر می‌شوم! خانم قبلی من از او متنفر بود و می‌گفت قیافه‌اش زشت است! 

خود اکهارت اما از فرم و شکل عبور کرده. 

او از بدن مدتهاست عبور کرده! 

از ذهن هم عبور کرده! 

اکهارت تقریبا به خدا رسیده! انرژی ای دارد که بعضی ها را می‌گیرد و بیدار می‌کند!

بعضی ها هم حرفهایشان را چرند می‌دانند! 

خود اکهارت جواب آنها را هم دارد. 

شنیده‌ام اکهارت در همین شهر ونکوور زندگی می‌کند! مثل آدم‌های عادی با کلاه کپ فروشگاه می‌رود و خرید می‌کند و غذا سفارش می‌دهد! 

در ذهنم همیشه لحظه‌ای را تصور می‌کنم که او را در فروشگاه ببینم! 

نگاه و انرژی عجیب و آگاهیِ در لحظه‌ی او را حس کنم! البته نیازی به نزدیکی حضوری نیست! 

خلاصه بد جوری معتاد اکهارت هستم!

برای من از هزارتا سیگار و مشروب اعتیاد آور تر است! 

حرفهایش برایم تکراری نمی‌شود! 

حتی اگر ده بار گوش کنم باز چیز جدیدی برایم دارد! 

اکهارت را ترجمه می‌کنم! لینک هایش را برای دوستانم می‌فرستم! شاید آنها هم مثل من معتاد شوند! و روزی از این که من معتادشان کردم از من تشکر کنند! 

البته از خود اکهارت آموخته‌ام که باید از هر معلمی عبور کرد! بزرگترین معلم هر کسی معلم درون اوست! 

خلاصه این که من هنوز معتاد اکهارت هستم! 

یکی از عمیق ترین و دقیق ترین معلمان و فیلسوف هایی که می‌شناسم. 

کسی که تمام لحظاتش آمیخته با خداست!

او خدا را و لحظه را شناخته!

او به ما می‌آموزد که خدا در لحظه است! 

او آدرس دقیقی از خدا دارد!

او خیلی به خدا نزدیک شده!

او بودا را می‌شناسد! حافظ را و مولانا را هم میشناسند!

او ذهن را می‌شناسد!

او مدام از ناگفتنی میگوید!

او نانوشتنی را می‌نویسد! 

ترجمه‌ی قسمت‌هایی از کتاب زمین جدید

0 views0 comments

Recent Posts

See All

معجزۀ روشن بینی

مراقبۀ امروز-معجزۀ روشن بینی *** گاهی وقتها تنها راه مراقبه برایم نوشتن است. می‌خواستم به صورت ویدیو بگویم ولی ذهنم آنقدر آرام نیست که در...

بیزینسِ امروز

بیزینسِ امروز *** امروز می‌خواهم در مبحث کار و بیزینس بنویسم. کار و بیزینس خودم و بقیه. نقطهء شروع این جریان با گذاشتن پستی در لینکدین...

مسئولیت اصلی

مسئولیت اصلی *** به مرور که خودم و اطرافیانم را مشاهده میکنم کد هایی برایم باز میشود. یکی از آن کد هایی که طبق مشاهدات من تقریبا اکثر...

Comments


bottom of page