دوگانهی بودن و انجام دادن
—
زنده بودن به تنهایی کافیست. همین که زنده هستی و نفس میکشی کافیست. چیز دیگری لازم نداریم. اما و اما …
درست به خاطر اینکه بودن ما کامل نیست و درگیر توهمات ذهن و هویت های مجازی و غیره هستیم مجبوریم کارهایی انجام بدهیم. البته در این تعریف فکر کردن هم کار حساب میشود. همین نوشتن ها هم کار حساب میشود.
حال سوال اینجاست که چه کاری باید انجام بدهیم!
مسلماً منظورم کار در ماشین بزرگ اقتصادی -که در حال نابود کردن زمین است- نیست!
یا میتوانیم برای خودمان کاری انجام بدهیم. یعنی برای رشد شخصی و درونی مان. یوگا و مدیتیشن و تمرین کاری نکردن نمونههایی از کارهایی است که نفع اش به خودمان میرسد.
یا میتوانیم به دیگران کمک کنیم. خیری به دیگری برسانیم. البته معمولاً کسی که خودش نتواند برای خودش کاری کند برای دیگری نمیتواند کار مثبتی انجام بدهد.
پس بازمیگردیم به نقطهی اول.
یعنی بهترین کار کار روی خودت است.
این بهترین کاری است که میتوانی برای دیگران انجام بدهی!
کار بر روی خودت.
رشد و آرامش خودت.
سرور درونی خودت.
این خودخواهی ای است که نهایتاً دیگر خواهی را درون خودش دارد.
تمرین کن بودن خودت را ارتقاء بدهی.
انجام دادن هرکاری در مرحلهی بعدی اهمیت است.
コメント