تسلیم و رضا
***
گاهی دو کلمه هزاران حرف دارد.
به اندازهی تمام کتابها. به اندازهی تمام فرهنگ.
به اندازهی تمام معنویت. اندازهی تمام آنچه خدا مینامیم!
اگر اهل دلی باشد نیازی به حرافی نیست!
خیلی خوب ارتباط برقرار میشود! حتی بدون حرف!
با یک نگاه تمام آنچه میشد بگویی گفته میشود!
هرچه نداشته باشیم فرهنگی داریم آمیخته با عشق!
همه چیز در دو کلمه خلاصه میشود.
تسلیم و رضا!
مفاهیمی که نمیتوانی توضیح بدهی!
نمیتوانی ترجمه کنی!
نمیتوانی بنویسی!
نانوشتنی است!
باید چشیده باشی. بهتر بگویم باید به تو چشانده شده باشد!
چون آنجا دیگر تو کارهای نیستی.
ذهن را توان درک آن نیست.
ذهن تسلط را میفهمد ولی تسلیم را نه!
ذهن شکایت را میفهمد ولی رضا را نه!
ذهن گفتن را میفهمد ولی سکوت را نه!
ذهن اینها را شعار میداند!
اما همه روزی به این مرحله خواهند رسید!
بعضی زودتر و بعضی آن اواخر!
کاش زودتر تسلیم را بفهمیم!
کاش زودتر رضا را بفهمیم!
قبل از اینکه دیر بشود!
لذت عشق را هر چه زودتر بچشی دیر است!
عاشق شو ارنه روزی کار جهان سرآید …
همزمان شد با این موسیقی
Comments