مسئولیت اصلی *** به مرور که خودم و اطرافیانم را مشاهده میکنم کد هایی برایم باز میشود. یکی از آن کد هایی که طبق مشاهدات من تقریبا اکثر...

رای بدهم یا رای ندهم! *** هر چند سالی یک بار آدم‌ها دو دسته می‌شوند! گروه اول معتقدند هرکسی رای می‌دهد خر است! گروه دوم هم معتقدند هرکسی...

از قربانی به مسئول *** فلانی پانزده سال است که پول من را نمیدهد. فلانی بچه‌ی بیولوژیکی ام را فقط در ۱۰ درصد مواقع به پدرش میدهد. فلانی...

کارما برای خودم و برای تارا! *** دیروز که با تارا دخترم بودم، پیشنهاد داد که یک مسابقه‌ی نقاشی برگزار کنیم. Contest. نمی‌دانم از کجا یاد...

هوش مصنوعی و یوگا *** هوش مصنوعی پدیده‌ای نسبتاً جدید است. رقابت بین شرکتهای بزرگ آی تی، نشانی از تحولی بزرگ در هوش مصنوعی دارد. از طرفی...

برای تارا – مهر ١۴٠٢ *** تارای عزیزم. دختر کوچولوی قشنگ من. ستاره‌ی زندگی. دیگر نمی‌گویم «ستاره‌ی زندگی من» به جای آن می‌گویم ستاره‌ی...

مشاهده‌ی همه! *** از وقتی یادم هست خدای من خدای ساکت بوده! خدایی که آن بالاها نشسته و فقط مشاهده می‌کند! همه را مشاهده می‌کند! تمام زمین...

نانِ مقدسِ عیسی *** تابلوی شام آخر روی دیوار کافی بود تا یاد آن داستان بیافتم. پرسیدم چه کسی این تابلو را درست کرده؟ گفتند دوستی که...

مادر، عشق،  مرگ *** این سه کلمه در ذهنم رژه می‌روند. حتی زمان مراقبه! روبروی یک پنجره ی بزرگ نشسته‌ام. روبرویم باغی قدیمی است تقریباً...

مرکز جهان! *** همسر قبلی به من می‌گوید «تو مرکز جهانی! و همه چیز باید حول تو باشد! » این حس اوست. خیلی هم توضیح نمی‌دهد. حس او را دقیق...

بچه دار بشویم یا نه؟ *** دوستان زیادی را دیدم که دوست داشتند بچه دار بشوند. آدمهایی را هم دیدم که چندین بچه آورده‌اند ولی از بچه دار شدن...

رفتن و ماندن آدم‌ها *** حدود دو سال پیش تغییر کردم. تقریباً با رفتن به ویپاسانا. البته دانه‌ی این تغییرات از قبل در من بود. اما آن واقعه...

فیلم ببینیم یا نه! *** دوستانی دارم که شیفته‌ی هنر هستند! و سینما هم نمودی از هنر است! نمی‌دانم هنر چندم؛ اما می‌دانم نوعی هنر است! مثل...

اکولوژی یا اکونومی *** اکولوژی در برابر اکونومی! محیط زیست در برابر اقتصاد! طبیعت در برابر ریاضی! اول در مورد نحو‌ه‌ی نوشتن این نوشته‌ها...

درک عدم خشونت! *** می‌گویم فیلم های خشن پخش نکنید چون سمت خشونت ورز قرار می‌گیرید! می‌گویم ترس را گسترش ندهید چون سمت نادرست قرار...

بیکاری پرواز! – ٢ – تولد دوباره و تناسخ *** شاید دلیل این نوشته بیکاری باشد! بیکاری پرواز! از آنجایی که باید با همه‌ی خواننده هایم صادق...

خداحافظ کانادا! *** بالاخره سفر یکماهه‌ی من با ماشین تمام شد. امروز صبح برای آخرین بار در ماشین بیدار شدم. حدود ساعت ٣ صبح! وسایل زندگی...

برای مسوولین تارا! *** در ایشا یوگا تمرین می‌کنیم که مسوولیت جهانی داشته باشیم. https://www.unwritable.net/2022/12/blog-post_23.html...

برای تارا و کودکان دیگر! *** تارای عزیزم! تارای پنج ساله! می‌دانم هنوز نمی‌توانی بخوانی! اما باز هم می‌نویسم! وقتی با تو حرف می‌زنم جنس...

مسابقه‌ی ایگوها! *** آگاهی به خود و آگاهی به درون تمرینی دائمی است. هر لحظه! مواجه شدن با آدمهای دیگر هم تمرین مضاعف است. و اگر هنوز...