برنامه‌ی آینده! *** کل داستان سفر معنوی ماجرای شناخت ذهن و رهایی از ذهن است. و وقتی از ذهن رها بشوی از گذشته و آینده رها می‌شوی. اما در...

ماشین ذهن! *** بالاخره بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم این قلم و کاغذ شیشه‌ای رو برداشتم! حالا چرا کلنجار؟ یه وقتهایی که تنها هستم آرامش...

ترس! خشم! بازی زندگی! *** ترس همان یار قدیمی! مدتی بدون ترس زندگی می‌کنی. یاد جمله‌ی معروف « لا خوف علیهم » می‌افتی. اما فقط چند ساعت...

آینده وجود ندارد! *** دریافت امروز من در خواب و بیداری این بود! در خواب قرار بود به یک مرکز یوگا بروم. در خواب به آنجا رفتم. اما به چیز...

الهامی برای حال یا آینده! *** الهام کیست؟ الهام چیست؟ آیا او یک صداست؟ آیا او یک تصویر است؟ آیا او یک الهه است؟ آیا او یک انسان است؟ من...

ربا؛ وام؛نزول؛ کارمای آینده! بی توجهی به لحظه! *** آیا ربا حرام است؟ آیا پول ارزش زمانی دارد؟ بالاخره داستان چیست؟ وام بگیرم یا نه؟...

اولویتِ لحظه! *** در فصل های پایانی کتاب زمین جدید اثر اکهارت از هدف و مقصود و اولویت های درونی و بیرونی صحبت شده. آنجا در مورد موفقیت و...

نجاتِ توجه! *** آدمهای زامبی! آدمهایی که وقت ندارند! توجه آنها پاره پاره و پراکنده است! آدمهایی که در محاصره‌ی فکر و صفحه‌های شیشه‌ای...

کارما، احساسات قدیمی، پیکره‌ی درد! *** حدود ساعت ٣ یا ۴ صبح بود. خیلی خوابم نمی‌آمد. گاهی این اتفاق می‌افتد که تقریباً بیدار می‌شوم اما...

غرب یا شرق؟ *** غرب یا شرق؟ کانادا یا ایران؟ باز هم دوگانگی! باز هم دو! هرگاه دوگانگی ای هست پای ذهن در میان است. وقتی پای ذهن‌در...

چند لحظه غفلت *** کافی است کمی غفلت کنم! کافی است فقط کمی درگیر خور و خواب و خشم و شهوت شوم! کافیست یک وعده غذا را با آگاهی کمتری بخورم!...

یک فرصت دوباره! *** بالاخره صبح روز سفر شد. بلیط یکطرفه آماده است! بلیط یکطرفه! https://www.unwritable.net/2023/02/blog-post_25.html کمی...

عبور از گذشته با انکار ممکن نیست! *** دوستی دارم که مدتها خیلی صمیمی بودیم. داستان شاید به حدود بیست سال پیش برسد. شاید مدتی حتی صمیمی...

ساختن خود *** ساختن دنیا از ساختن ذهن ساخته می‌شود. ساختن ذهن از ساختن بدن خود شروع می‌شود. برای ساختن دنیا باید خودت را بسازی. این ساختن...

دفاعیات متهم! *** دیروز هم گذشت. جلسه‌ی ما حدود سه چهار ساعت طولانی طول کشید! حرف زدیم! خندیدیم! بغض کردیم! شاید هم گریه! در جاهای مختلف...

پاکسازی نوشته‌ها! *** سال‌هاست می‌نویسم! سالهاست وقتی کمتر حرف می‌زنم بیشتر می‌نویسم! صفحات شیشه‌ای که کاغذهای مدرن هستند؛ رفقای هم صحبت...

برنامه ات چیست؟ *** این سوالی است که دائما از اطرافیان می‌شنوم. از جوانی و زمانی که ذهن ما توسط سیستم درحال برنامه ریزی شدن بود به این...

دوست قدیمی و جدید *** روزهایی که خودم کمتر در آن دخالت می‌کنم جزو بهترین روزها هستند. وقتی باور می‌کنی که کسی هست که بهتر از تو...

ترس از آینده! *** بسیاری از دوستان توصیه می‌کنند که ننویس یا نوشته‌ها رو پاک کن یا فقط برای خودت بنویس و پخش نکن. در این که نیت این...

عطشِ غذا، ارگاسم و اشیاء *** بدن به صورت کاملا طبیعی و غریضی غذا می‌خواهد. همینطور ارگاسم. ذهن هم خواستار مالک شدن اشیاست. اینها چیزهایی...