top of page
rshahrad4

قلم دل

قلم دل

دوستی گفت قلم دلت را بردار و بنویس

قلم که چه عرض کنم

صفحه‌ای شیشه‌ای

انگشتانی منتظر

صدای ویالون

شکوه موسیقی

قلبی که می‌تپد

ذهن مانده

اشک جاریست

نفَسی که به شماره می‌افتد

ذهنی که حروف را ساخته

علائم را درست کرده

صفحه‌های شیشه‌ای متصل با الکترون

ذهنی که با پای چوبین می‌رود

اما می‌رود

باپای چوبینش می‌رود

با نوشته های بی سر و ته

با توهماتش

اما می‌رود

سوار بر موسیقی

اوج می‌گیرد

به آستان دل که می‌رسد

ذهن مبهوت می‌ماند

مگر نگفتی از سکوت؟

از مراقبه

از خود

از چشمان بسته

از آرام دل

ذهن را امر کردم

دل جای حرف نیست

جای نوشتن نیست

دل می‌داند

با اصوات و کلمات چوبین چه کارش

دل می رود

پای چوبین ذهن و آستان جانان دل؟

و حرف های زیادی

و سروصداهایی از جنس کلمات؟

در آستان دل

جای نویسندگان نیست

جای حرافان نیست

آنجا نگاه خیره

سکوت

آرامش

حکمفرماست

کدامین حرف

کدامین کلمه

کدام موسیقی

کدام قلم

کدام می‌تواند بگوید؟

جز سکوت

کدام نت میتواند آنرا بنوازد؟

کدام دیوان؟

کدام غزل؟

کدام حافظ؟

کدام مولوی؟

کدام شمس؟


همه مبهوتند

همه خیره اند

همه حاضرند

همه ساکتند





0 views0 comments

Recent Posts

See All

معجزۀ روشن بینی

مراقبۀ امروز-معجزۀ روشن بینی *** گاهی وقتها تنها راه مراقبه برایم نوشتن است. می‌خواستم به صورت ویدیو بگویم ولی ذهنم آنقدر آرام نیست که در...

بیزینسِ امروز

بیزینسِ امروز *** امروز می‌خواهم در مبحث کار و بیزینس بنویسم. کار و بیزینس خودم و بقیه. نقطهء شروع این جریان با گذاشتن پستی در لینکدین...

مسئولیت اصلی

مسئولیت اصلی *** به مرور که خودم و اطرافیانم را مشاهده میکنم کد هایی برایم باز میشود. یکی از آن کد هایی که طبق مشاهدات من تقریبا اکثر...

Commenti


bottom of page