بازی توجه! *** اینجا کمی توجه بدست می‌آورم. کمی هم توجه می‌گذارم! کل زندگی؛ بازی توجه هاست! بازی چرا؟ چون جدی نیست! می‌توانی توجه ات را...

هویتِ اِکس دار *** این هم از آن هویت های کاذب است! شاید فردا اکس و پاک کردم! پس هیچ برچسبی به خودتان و دیگران نچسبانید! به هرحال تمام...

تنهایی- روز اول *** ساعت ٣:٢٠ صبح! امروز اولین روز تنهایی است بعد از چهل و اندی سال! همان غول ترسناکی که تقریباً همه از آن می‌ترسند!...

فرار نکن! *** خوب خودش با وسایلش و تارا رفتند! کمی آن طرف تر! هنوز نمی‌دانم کجا! در یکی از ساختمان های همین شهر! شهر تنهایان! هر حسی...

تمرین مرگ! *** نمی‌دانم چطور تشکر کنم! وقتی وسایل را امروز می‌بری نمی‌دانی چه لطفی به من می‌کنی! همین تیر و تخته ها! لپ تاپ ها! اصلا...

مالکیت! *** دوستان می‌گویند اموالت را مشخص کن! سندهایت را بنام بزن! قابلمه‌هایت را بردار! این مال من! آن مال تو! می‌خواهند خط بکشند!...

ببخش و برو! *** از آمدن و رفتن ما سودی کو وز تار امید عمر ما پودی کو چندین سروپای نازنینان جهان می‌سوزد و خاک می‌شود دودی کو می آییم و...

تنهایی و احساس تنهایی! *** تنهایی با احساس تنهایی دو چیز مختلف است. تنهایی وقتی است که تنهایی را پذیرفته ایم. احساس تنهایی وقتی است که...

عبور از زن! *** دوستی گفت چطور از جنسیتِ بدن به پرواز روح برسیم! ارجاعش دادم به اوشو! اوشو می‌گفت می‌توانی از جنسیت به آگاهی برسی! من که...

چهره‌ی پوزخند *** گاهی در مراقبه‌هایم یک شخصیت میهمانم میشود. شخصیتی پوزخند زننده. شخصیتی مسخره کننده. شخصیتی شکاک! و نامطمئن. این شخصیت...

منِ دوست داشتنی *** بعد از اینکه به خودت جواب دادی من کیستم؛ می‌توانی سد بعدی را بشکنی. یعنی سد دوست داشتن خودت. وقتی خودت را شناختی....

معجزه‌ی صبح *** صبح ها شبیه معجزه است. قبل از اینکه چشمانم را به بیرون باز کنم کمی درونم را نگاه می‌کنم. شاید خوابی دیده باشم. که نشان از...

برای تارا – مرداد ١۴٠١ *** تارای عزیزم. ستاره‌ای زندگی. الان که دارم برایت می‌نویسم محو کارتون هستی! کارتون هایی که ما بزرگتر ها...

انواع ازدواج *** خواستم در مورد ازدواج صحبت کنم. گفتم شاید نوشتن بهتر باشد. با نوشتن راحت ترم. می‌توان سکوت کرد و نوشت. می‌شود موسیقی گوش...

توجه تنها دارایی تو! *** مدتی که زنده هستی یک زمانی است روی این زمین. یک زمان محدود. جبر باشد یا اختیار نمی‌دانم. اما یک چیزی قطعاً...

عطشِ غذا، ارگاسم و اشیاء *** بدن به صورت کاملا طبیعی و غریضی غذا می‌خواهد. همینطور ارگاسم. ذهن هم خواستار مالک شدن اشیاست. اینها چیزهایی...

تلاش و تکاپو! *** کار کردن در حین نشستن و بستن چشم‌ها! سخت ترین و مهمترین کار دنیا! این نوشته را می‌گویم! https://mymindflow.blogspot.com...

ترس قدیمی! *** با دوستی مراوده داشتم. از سکس پرسید! گفتم از خودت بپرس تو کیستی! گفت این فلسفه است! در آن غرق می‌شوم! همان ترس قدیمی! ترسِ...

من کیستم؟ – ٢ *** یکی دو سال پیش دوست عاشقی از من پرسید تو کیستی! رسالتت چیست؟ این سوال او آتشی زد بر خرمنم. این سوال را او از من پرسید!...

کارکردن در حین نشستن و بستن چشم‌ها *** لحظاتی پیش نشسته بودم و چشمهایم بسته بود! در همان دنیای خودم! از کنار کسی آمد و گفت: بیخود چشمهایت...