ضمیمه‌ی چک- پایان پروژه‌ی ۵ ساله *** این یادداشت قراربود ضمیمه‌ی چکی باشد. چکی که نشان دهنده‌ی پایان یک پروژه‌ی پنج ساله است. حدود پنج و...

سفر کمپینگ – شب اول *** حدود ٢٢ ساعت است که درست نخوابیده ام. علتش بالازدن انرژی شاید باشد ولی ذهنم به شدت فعال شده و این نوشته در راستای...

تا اطلاع ثانوی معنویت تعطیل! *** امروز صبح بیدار شدنم کمی متفاوت بود! راس ساعت سه! نسبتاً خواب خوبی داشتم اما به محض بیدار شدن فهمیدم...

١ روز تا آزادی- مالکیت *** امروز اسم من از روی این خانه‌ای که در آن هستم پاک می‌شود و اسم شخص دیگری نوشته می‌شود. در یک جا یک کاغذی هست...

قمارِخوب! *** همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر همه غوطه‌ها بخوردی همه کارها بکردی منشین ز پای یک دم که...

معامله یا عشق؟ *** اول ببینیم این عنوان چه معنایی دارد. معامله یا ترنزکشن همان بده بستان است! خیلی ها معتقدند دنیا دنیای بده-بستان است....

معرفی نکننده! *** دوستان عزیزی می‌خواهند که خودم را معرفی کنم. قبلاً به انگلیسی این داستان را نوشته بودم. حالا همان ماجرا را به فارسی و...

پذیرش کامل لحظه با مولانا *** به محض پذیرش لحظه تنها در یک لحظه همه چیز درست می‌شود! وقتی حال خودت را میپذیری. وقتی اضطراب را میپذیری....

۵ روز تا آزادی! – دیوانگی *** ۵ روز مانده تا تحویل خانه. هنوز نه جایی اجاره کردم و نه بلیطم را خریدم. کِرمی در من هست که با این ترس مواجه...

فرمول اکهارت *** فرمول اکهارت همیشه جواب می‌دهد. لحظه همیشه هست. ذهن و ایگو هم هست. زمانهایی هست که در برخورد با آدم‌ها تحت تاثیر...

٩ روز تا آزادی *** خیلی دنبال کلمه گشتم! کلمه‌ای بهتر از آزادی پیدا نکردم. گزینه‌ها اینها بود! آزادی از مکان آزادی از خانه آزادی از ترس...

دوگانه‌ی نام زبان! Farsi یا Persian ؟ *** دوستی مهمان من بود که اتفاقا فالوئر زیادی هم در شبکه‌های اجتماعی دارد. به دخترم که فارسی و...

منشأ بردگی در زمین *** بگذارید داستان را کمی ساده کنیم. زمینی را تصور کنید مثلاً صد هکتار. صد نفر هم در آن زمین زندگی میکنند. هر نفر یک...

داستان من و اکهارت *** ساعت سه صبح بهترین کاری که می‌توانم انجام بدهم نوشتن این داستان است. البته می‌دانیم این ها تماما داستان های ذهن...

برای تارا! – بی حوصلگی ذهن! *** روی علفهای نرم نشسته‌ام و در حالیکه تارا با تاب و سرسره بازی میکند این‌ها را می‌نویسم. میخواستم این‌ها را...

پول؛شهرت؛ فراوانی! *** پول یکی از اختراعات و ابزارهای جالب ساخته‌ی انسان هاست. از نظر من پول در واقع همان غذاست. یعنی چیزی که برای زندگی...

آیا تایید می‌کنی؟ *** دوستان از من می‌خواهند چیزی را تأیید کنم! شاید برای احترام! شاید برای راحت شدن خیالشان! شاید برای دادگاه! دادگاه...

اندازه‌ی آگاهی! *** هر کسی به اندازه‌ی آگاهی خودش زندگی می‌کند. مورچه به اندازه آگاهی خودش زندگی می‌کند یک فیل هم همینطور. آدمها هم...

کار؛ اقتصاد! *** این دو موضوع الان همه‌گیر ترین موضوعات روز هستند! مهم‌ترین موضوع صحبت و مهمترین صرف کننده‌ی وقت آدم‌ها. حالا من هم نوشتن...

اگر فلان بشود! *** اگر فلان جا باشم! اگر فلان کار را بکنم! اگر فلان شیء را داشته باشم! در فلان شهر زندگی کنم! فلان قدرت را داشته باشم!...