تنها راه؛ راه درون! *** فرآیند نوشتن اینگونه است که. بذر یک ایده در ذهنم می‌آید. از درون این بذر ایجاد می‌شود. بعد چند روز یا چند ساعت آن...

تخلیه‌ی حال بد *** اصلاً حال خوبی ندارم. هشدار! هشدار! احتمالا با خوندن این متن حالت بد بشه! البته هیچ معلوم نیست! شاید حالت بد نشه! حتی...

مرور زندگی و فهم مرگ *** امروز روز عجیبی بود. تنها بودم و نوشته های گذشته را مرور کردم. وقتی نوشته های قدیمی را مرور میکنم انگار کل...

چه کنیم با مرگ؟ شاید این سوال منجر به این شودکه بدانیم چه کنیم با زندگی؟ ۷ روز پیش خبری به ما رسید و فکر کردن به این خبر و این که یکی از...

پول یا عرفان؟ *** قبلاً کمی در مورد مبادلات اقتصادی و نان و غم نان نوشته‌ام. داستان زندگی من در کانادا در داخل سیستم سرمایه‌داری و...

پرخوری و رفتن سایه! *** اسم این قسمت پرخوری است چون درست بعد از خوردن چند وعد‌ه‌ی نسبتاً مفصل دارم می‌نویسم! وقتی پرخوری می‌کنی کمی از...

تمرین مرگ! *** نمی‌دانم چطور تشکر کنم! وقتی وسایل را امروز می‌بری نمی‌دانی چه لطفی به من می‌کنی! همین تیر و تخته ها! لپ تاپ ها! اصلا...

تبریک تولد! -تیر ١۴٠١ *** چهل و اندی سال پیش پدر و مادر من دست به انتخابی زدند! نمی‌دانم چقدر انتخاب بود و چقدر اجبار! به هر حال بدن من...

حال من خوب است، اما تو باور نکن — اگر ٢۴ ساعت دیگر بمیرم باز هم می‌نویسم. اگر ٢۴ ساعت دیگر هم بمیرم باز صبح حدودای چهار یا پنج پا می‌شوم...

حقیقتِ مرگ! — گاهی در زندگی ریش ات به کسی گیر می‌کند. درگیر می‌شوی! نه درگیری بدنی! بلکه درگیری ذهنی یا روحی! راستش را بخواهید من هم...

حریم خصوصی — دوستان سوالی کردند که جوابش را نمی‌دانستم! گفتند آن چیست که نمی‌خواهی دیگران بدانند! به عبارت دیگر کجا ها دیوار کشیده‌ای؟...

چطور بمیریم؟ — بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید در این عشق چو مردید همه روح پذیرید بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید کز این خاک برآیید سماوات...

فرود آرام — کمربندها رو ببندید. برای یک فرود آرام آماده می‌شویم! حتما این جمله رو تا حالا شنیدید. هر هواپیمایی که بلند میشه بالاخره یه...

شروع صبح-شروع زندگی-بدن — واحد زندگی روز است. یک روز کامل درست مثل یک زندگی است. شب که نیستی بدنت پاکسازی می‌شود. حتی ذهن ات هم پاکسازی...

سنگ قبر — امروز تقویمم خالی بود. هیچ کار از پیش تعیین شده‌ای نداشتم. از ساعت یک صبح تقریباً بیدار بودم. زمان مدّ ماه و خورشید تقریباً روی...

پارادوکس بزرگ معنویت! — وقتی جوان بودم موضوعی را دیدم که باعث شد مدتی موضوعات مربوط به عرفان و معنویت را کنار بگذارم. آن موضوع این بود که...

چرخه‌های نابودی زندگی — داشتم متنی را در مورد چرخه‌های زندگی ترجمه می‌کردم که در یک لحظه بعضی چرخه‌های زندگی خودم برایم یادآوری شد....

محافظت از توهم — از چه می‌ترسیم؟ از چه محافظت می‌کنیم؟ اکثر ماها در حال محافظت از یک توهم هستیم! مدام سعی می‌کنیم که از این توهم خودمان...

من حق هستم — شاید داستان حلاج را شنیده باشید! آنقدر گفت انالحق تا فریادش را با تکه تکه کردنش خاموش کردند! حلاج می‌دانست داستان چیست!...

مبدأ مختصات زندگی — مبدأ مختصات زندگی مرگ است نه تولد. این ایده‌ای بود که باعث شد دوشم را سریع تر بگیرم مراقبه ام را هم کمی کوتاه کردم تا...